سید علی فراز مدیر مسئول دو هفته نامه اندیشه یزد - در سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت اعتدال ، مذاکره با آمریکا بهعنوان کدخدای غرب و پنج کشور اروپایی، برای حل مشکلات کشور در دستور کار دولت قرار گرفت و مقرر شد گردش چرخ صنعت هستهای مشروط به گردش چرخ اقتصادی کشور شود و نتیجه مذاکرات طولانی و طاقت فرسا و تلاش مضاعف دولت برای چرخاندن چرخ اقتصاد کشور، نسخه برجامی شد که به تجربه ثابت شد و به اعتراف و اذعان اغلب مسئولان دولتی از جمله رئیس وقت بانک مرکزی برای ایران آوردهای در پی نداشته است.
امریکا حتی یک روز هم به برجام پایبند نبوده و در همان دوره اوباما، در همان ساعات و روزهای اولیه، تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرده و ساز بهانهگیری را کوک کرد. بالاخره شیطان بزرگ در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ در مقابل دوربینهای رسانهها برجام بدفرجام را پاره کرده و به شکل ظاهری نیز از آن خارج شد.
با خروج امریکا از برجام، بلافاصله اروپا با هماهنگی امریکا و با هدف امیدوار کردن ایران و به عبارت روشنتر غل و زنجیر کردن ایران و ممانعت از خروج از برجام، در نقش پلیس خوب وارد میدان شده و وعده حراست از منافع ایران در برجام را به دولتمردان ایران داد، وعدهای که تا امروز فقط در حد حرفهای صد من یک غاز هم نبوده است.
نکته بسیار مهم اینکه اروپاییها جسارت را به حد اعلا رسانده و تحقق وعدههای پوچ خود را به تصویب و اجرای فوری و دقیق سلسلهای از اسناد و قراردادهای استعماری از جمله FATF، CFT، سند ۲۰۳۰ و... از یکسو و سلسلهای از مطالبات گستاخانه و مداخله جویانه مثل محدود کردن قدرت موشکی و... از سوی دیگر نمودند!
اکنون شش سال از زمانی که وعده چرخش توأمان «چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد» میگذرد در حالی که امروز هیچ کدام از این چرخها نمیچرخد، متاسفانه باز هم از طرف برخی مسئولین دوباره نشانی خانه کدخدا داده میشود.
رئیس جمهور: «اگر بدانم که به جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد و مشکلات مردم حل میشود، دریغ نمیکنم؛ اصل منافع ملی ما است.» در خصوص این جمله آقای روحانی چند نکته مهم وجود دارد: مقصود ایشان از طرح این اظهارات، آن هم پس از خروج وقاحت بار کدخدا از برجام و نیز وقتکشی بیش از یک ساله اروپایی ها چیست؟ حال که ایشان «آباد کردن» کشور را منوط به «ملاقات» کرده، خوب است دستاوردهای «ملاقاتهای مکرر» طی چندسال اخیر و تأثیر آن را در «آباد کردن کشور» و «حل مشکلات مردم» توضیح دهند! البته فراموش نکردهایم روزگاری که خیلی از آن دور نشدهایم، حتی «آب خوردن» و «ازدواج جوانان» به نتیجه برجام منوط میشد.سؤال اینجاست که ماجرای تلخ معطل نگاه داشتن اقتصاد کشور به «ملاقاتهای واهی» تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ گلابیهای مذاکرات قبلی کی بر سر سفره مردم آمد که اینک منتظر ثمرات «مذاکرات» آتی باشیم؟
"ایران دارای پتانسیل اقتصادی بزرگی است، من ایرانیهای زیادی را میشناسم آنها افراد بزرگی هستند، ایران ظرفیت اقتصادی عظیمی داشته و این شانس را دارد تا با همین حکومت فعلی به یک کشور بزرگ تبدیل شود." طرح این مسائل از سوی ترامپ و ادعای اینکه ایران پس از مذاکره با امریکا میتواند به کشور بزرگی تبدیل شود، اگرچه اعتراف به مواضع غلط گذشته در مورد ایران و اذعان به ناکامی در تسلیم ایران در جنگ همه جانبه اقتصادی و روانی ماههای اخیر است، اما همین سخنان، مرحله دیگری از جنگ روانی و نرم دشمن علیه ایران اسلامی است به گونهای که بتواند با ایجاد تردید در مردم ایران در ایستادگی ، مقاومت ، حمایت و پشتیبانی از سیاستهای کلی نظام در مقابل استکبار، آنها را در مقابل نظام قرار داده با مطالبهگری نسبت به ضرورت مذاکره با امریکا برای حل مشکلات کشور، ناکامیهای گذشته کاخ سفید را از این مسیر جبران کند.
مذاکره و عدم عمل به نتایج مذاکره رویه امریکاییهاست که صرفاً با ایران اعمال نمیشود. مذاکرات چند سال پیش با کرهشمالی یک طرفه شد، لیبی نمونه دیگری است، صربستان نیز در همین قاعده قرار گرفت. رئیسجمهور امریکا پس از دیدار با رئیسجمهور کره شمالی در سنگاپور، بلافاصله گفت: «شاید توافقی بکنیم و چند ماه بعد نخواهم ادامه دهم.» بنابراین مذاکره با امریکا یعنی به میدان آوردن حیثیت یک ملت پرغرور مثل ایران و پای گذاشتن در زمینی شل که معلوم نیست نتیجه آن چه خواهد شد. آزموده را آزمودن خطاست مثالی عینی درباره توافق برجامی ما با امریکاست که ابتدا به برجام عمل نکردند و سپس از آن خارج شدند و تحریم را به گفتمان خود تبدیل کردند. امریکا بعد از مذاکره رسمی اخیر با کره شمالی چندین بار دیگر این کشور را تحریم کرده است و پس از برجام نیز دهها بار ایران را تحریم کردند .
معلوم نیست چرا این روزها بعضی دولتمردان مدام در مورد آینده از دو کلیدواژه «برجام » و « مذاکره » صحبت می کنند. براستی آیا دست دولت برای آینده خالی است؟
میشود این کلید واژه ها را روزها و ماهها نقد کرد، اما یحتمل این همان چیزی خواهد بود که برخی دولتمردان میخواهند؛ یعنی جامعه را سرگرم اموری کنند که از یک طرف زمان بر است و سوی دیگر نتیجه مشخص و واضح به همراه ندارد ، تا شاید در این گذر زمان اتفاقی از غیب بیفتد یا سوت پایان کاردولت در سال 1400 به صدا درآید؟!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ضمن بیانات خود در جمع کارگزاران نظام در پاسخ کسانی که مرتباً از مذاکره دم میزنند، فرمودند: «مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این میبرند. نمیگویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید درباره سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ خب سلاح دفاعی برای یک کشور ضروری است. اینها میگویند بیایید روی این مذاکره کنیم؛ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک میسازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که امریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید؛ خب این مورد معامله است؛ شما قبول میکنید این را، یا قبول نمیکنید؟ معلوم است که قبول نمیکنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه، همین دعوا، همین سر و صدا؛ بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛ خب برای هر کشوری مهم است؛ عمق راهبردی سیاسی و امنیتی، مؤلّفه اساسیای است برای حیات همه دولتها و ملّتها و ما بحمدالله عمق راهبردیمان در منطقه خیلی خوب است؛ اینها از این ناراحتند، میگویند بیایید روی مسائل منطقه صحبت کنیم یعنی شما عمق راهبردیتان را از دست بدهید؛ روی اینها میگویند مذاکره کنیم.»
هر چند در این ماه های اخیر ریاست محترم جمهوری اقداماتی در مقابل بد عهدی غربیها انجام داده اند ولی علیای حال باید گفت: ملت رشید ایران پشت سر مسئولین نظام خواهد ایستاد، فقط شرط آن این است که ببیند کارگزاران نظام برای خدمت به آنان شب و روز نمیشناسند، حتی اگر نتیجهای نبیند باز قدردان خواهد بود. باید تاکید نمود الگوی مذاکره-گشایش اقتصادی مدتهاست که شکست خورده است. زنگ پایان خوشخیالی درباره رهاوردهای بهاصطلاح تعاملگرایی و تکیه کردن به غرب مدتها است به صدا درآمده و بیش از این نمیتوان فرصتهای ملی را از دست داد. باید خیلی زود راه چاره واقعی را برگزید و آن چیزی نیست جزء اجرای بند بند مقاومت اقتصادی و ایستادن روی پای خود و تکیه و اعتماد بر اراده ملت بزرگ ایران به ویژه جوانان غیور این سرزمین.
سید علی فراز مدرس دانشگاه
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 09,فوریه,2025